ما ودعک ربک

ما ودعک ربک

گر به صحرا دیگران از بهر عشرت می‌روند / ما به خلوت با تو ای آرام جان آسوده‌ایم
ما ودعک ربک

ما ودعک ربک

گر به صحرا دیگران از بهر عشرت می‌روند / ما به خلوت با تو ای آرام جان آسوده‌ایم

29

تازه  از سر کار اومدم و بسیاررررر خسته 

روز اول کاریمه، بلاخره دل از اینستا کندم، البته حرف زدن با میثم خیلی خوب بود یه جورایی بیدارم کرد، مث این مشاورا میمونه خیلی خوبه پولی با آدم گپ نمیزنه 

فضای مجازی رو دارم کمتر و کمترش میکنم، اصن نباشه، میخوام نفس بکشم، زندگی کنم، ببینم، راه برم، خسته شدم از گوشی، اینستا، واتساپ، تلگرام و....... 

ثانیه های خوش زندگی  محکم بگیرتم که دارم میپرم تو بقلت 

28

دیگه بیشتر از این وجود منو در آغوش  نگیر , اگه این کارو کنی , شاید منم به وجود تو چنگ بزنم و اونوقت با هم به قعر پرتگاهی بی پایان سقوط کنیم .

27

من کامل نیستم و نمیخواهم باشم این کسل ‌کننده است.

26

برای تو , من بهشتم یا جهنم ؟

برای من , تو مایه رستگاری یا قضاوت؟

25

دنیای خودم زیباترین و راحت ترینه 

نمیخوام پا به دنیای هیچکسی بذارم  همه برای من کسل کننده و سرد هستند


24

خودمم نفهمیدم که فقط نفس کشیدن توی فضایی که تو هم هستی چقدر خوشحالم میکنه.

23

اون آدم خبر داره ؟ که روح من هر شب از روی دیوار میپره و به سمت اون میدوئه ؟

اون حتما خبر نداره , اون شب تو  راه برگشت چقدر با خودم  گریه کردم

22

میدونم که قدماش دارن از من دورتر و دورتر میشن , برام سواله که آیا اونم , اون روزی که ترکش کردم , به صدای قدمام که دورتر و دورتر میشدن  گوش کرد یا نه ...؟!

21

زمانی خواهد اومد که تموم لحظاتی که ما با هم سپری کردیم بدون هیچ ردی ناپدید میشن .

20

امیدوارم زمینی که اون روش وایستاده و زمینی که من روش وایستادم  برای همیشه به دو قسمت تقسیم بشه اینجوری مثل دو تا جزیره شناور روی اقیانوس دیگه به هم دیگه نمیخوریم , دیگه تا ابد به هم دیگه نمیرسیم .

19

عشق من , شادمان زندگی کن حتی اگر به دیگری تعلق داشته باشی.

18

نقطه ضعفی از خودم نشون دادم که نباید نشون میدادم , البته که اون باید رد میکرد , ولی قلبم هنوزم تند تند میزنه , چرا قلبم رو به کسی دادم که نباید میدادم ...؟

17

نذار  که  گذشته زمان حال رو ازت بگیره , تا آینده ات رو بر باد بده .

16

وقتی از ته دل گریه نکنی چطوری میخوای از ته دل بخندی...؟

15

از لحظه ای که احساساتم متزلزل شدن ...

خونه ای که محل آرامشم بود , تبدیل شد به محل عذابم , تبدیل شد به محل تنهاییام .

14

هیچ وقت فقط به طمع سپری کردن لحظه ای تو بهشت , سوار قطاری نمیشم که به سمت جهنم میره , من همچین زن احمقی نیستم.

13

تو به خانواده ات دروغ میگی , به اطرافیانت صدمه میزنی , دوستات و از دست میدی , نهایتا به خودت اجازه میدی , تا به خاطر این عشق نابخشودنی , به باتلاقی تاریک کشیده بشی "خیانت" , هیچ وقت حتی تصورشم نمیکردم , قرار نبود بخشی از داستان من باشه , اما اخیرا کاری به جز ترسیدن ازم بر نمیاد. حس میکنم  توی هزار تویی بدون خروجی گیر افتادم , اما حتی  اونقدرام شجاع نیستم که از همه چی دست بکشم و مثل  یه پروانه در شعله های شمع بسوزم. میخوام قبل از اینکه بیشتر غرق بشم از این باتلاق رهایی پیدا کنم.

خدایا...

لطفا...

امتحانم نکن !


12

صدای اون مرد , تمام روز تو گوشام میپیچه , دیگه از درک خودمم عاجزم

اگه بگم که از شنیدن این موضوع که متاهله خیالم راحت شد , دروغه ...؟

11

قدیما رژ لبم  یه چیز لوکس به حساب میومد , چون رژ لب قرمز به زنی که بهش عشق ورزیده نمیشد اصلا نمیومد.

رژ لب کجا و زنی که عشق نداشت کجا...!؟


10

حس میکنم تمام چیزای با ارزش توی این دنیا غیب شده , مثه یه پیله ابریشم خالی , بعد اینکه کرم ابریشم پروانه میشه و میره , حتی اگه این خونه امروز آتیش بگیره , احتمالا گریه نمیکنم , یه وسیله واسه خودم ندارم که , بگم باارزشه و ازش محافظت کنم .


9

بعضی از آتیشا برای جشن گرفتنه و بعضیاش برای مصیبت , مثل عشقایی که همشون به گرمی آتیش نیستن .


8

وقتی تو منو بغل میکنی , اگه عذاب بکشم دیگه نمیکشم , اگه بترسم دیگه نمیترسم , میخوام تو هم همه چیز رو با من فراموش کنی  میخوام تمام غمهامون وقتی با هم هستیم  نابود بشه و بره


7

ما یه جورایی غرق این چیز عجیبی شدیم که بهش میگن حیات , بدون اینکه زندگی  کرده باشیم.

زنده بودن وجود نداره , خیلی ساده , وجود خارجی نداره , این زنده بودن خیلی خسته کننده است واقعا

میدونید چیه  , برید دعوا راه بندازید ,برید گند بزنید , درست گند بزنید چیزی که میخوام روش تمرکز کنید اینه که زندگی هامونو پر بار کنیم و تلاش کنیم که یه کم خردمندی به دست بیاریم تا بتونیم با خودمون حملش کنیم.

کاش تا همیشه یادمون باشه که تو هر لحظه و همه لحظات داریم داستان زندگی خودمون رو مینویسیم .


6

دیشب ساعت 3 میخواستم  بیام بلاگ اسکای و بنویسم , اما دندون درد مانع شد .

توی زندگیم قول ها و وعده های زیادی بهم داده شده و تا به امروز به هیچ کدومش جامع عمل پوشیده نشده  , تمام ذوق و شوقی که داشتم همه فقط یک امید واهی بود, نمیخوام وارد جزئیات بشم  , ترجیح میدم از اول نه بشنوم تا اینکه توی خیال خودم با قول های پوچ به سر ببرم.

یکی از خصوصیات منفی من : زود باورم , خیلی سعی کردم  بتونم چیزی غیر از این باشم اما این زود باوری توی ذات من ریشه دوانده و قابل  تغییر نیست.

یک مثال میزنم : موضوعی بود که من یک بار از اون سوراخ نیش خوردم و مشابه اون موضوع بارها برای من اتفاق افتاد و باز من اعتماد کردم و نیش خوردم اینجا به ساده لوح بودن من دیگه خوش باوری نمیگند بهم میگند احمق , و من یک احمقم و با صداقت اینو اعتراف میکنم.

دومین خصوصیت منفی من :"ساده دل "بودنم هست , من به جرات میگم آدم راستگویی هستم و در نظر من آدم هایی که سر راهم قرار میگیرند مثل خودم صادق هستند و من باورشان دارم  که اینطور نیست چون ساده دل بودن یک نقطه ضعفه .

حرف من اینه : اگر رویا تنهایی رو انتخاب کرده دلیلش نقطه ضعف هاش نیست , بلکه به خاطر متفاوت بودنشه.

میدونم که خیلی از همجنس های من همچین مشکلی رو دارند و کاملا درکشون میکنم.


5

برای کسایی که تو شب همو میبینن هیچ خورشیدی وجود نداره فقط ماهه


4

سایه ی سیاهی تو وجودمه

وجودم بی معنیه

در حال پوسیدن و رو به تباهی ام

ایمان من از دست رفته من در حال سقوط  به پرتگاه بی پایان مرگ و ناامیدی هستم


3

برای آدم ها

فرشته باشی ,هیولا باشی , منحرف باشی  ... همشون یکی ان


نامه ای به خودم

رویا جان

ما تمام این سال رو با هم گذروندیم

ولی ببین من هنوز درست و حسابی نمیشناسمت

پس قصد دارم بیشتر بشناسمت از الان شروع میکنم

من میدونم که تمام تلاشتو کردی رویا

ببخشید که بهت اهمیت ندادم

ببخشید بهت بی احترامی کردم

ببخشید که گذاشتم احساس حقارت کنی

ولی تو همه چیو با یه لبخند تحمل کردی

رویا ازت ممنونم که قوی موندی

و به خاطر همینه ازت میخوام از الان به بعد شاد باشی

دیروز رو فراموش کن

و امروز رو زندگی

هر روز فقط به آیندت فکر کن


2

اولین روز بهار

میخوام پیتزا و نوشابه سیاه بخورم و  سمبوسه پیتزایی

بدجوری دلم هوس کرده  سس و بریزی روش و بخوریش حسابی جوییدنیه

میخوام سس سمبوسم تند باشه اونقد که وقتی بخورمش زبونم آتیش بگیره

اما سس پیتزام گوجه فرنگی شیرین باشه

حتی یادم نمیاد آخرین بار کی  بوده  که  هر چی دلم  میخواسته رو خوردم

یه برش پیتزا 300 تا  کالری داره

سمبوسه 380 تا کالری

غذای مورد علاقم که پیتزا و سمبوسه باشه

رو هم رفته 680 تا کاری داره

آخه چی میتونم بخورم ...؟

اگر آپاندیسمو بردارم وزنم یه مقدار کم میشه...؟



1

دکتر بهم بگو

وابستگی میتونه به عشق تبدیل بشه...؟

من به پیتزا و نوشابه هم وابستگی دارم

هر وقت که درمونده میشم میرم سراغ پیتزا و نوشانه

اما هر وقت پیتزا دست کسی میبینم که قلبم به تپش نمیفته

اما وقتی اونــــو میبینم قلبم از جاش در میاد

تالاپ تولوپ

میخواید یه مثال دیگه براتون بزنم...؟

هر وقت که یه لباس مدل جدید میبینم قلبم حسابی تند تند میزنه

اما وقتی که چشمم به اون مانتو  میفته که  لبم خشک نمیشه و نمیخوام دخترای دیگه ای که دور و بر اون مانتو هستن و بگیرم بکشم

اما در مورد اون اینطــــوریه

قلبم همچین تند میزنه که لبام خشک میشن

هر وقت که نمیبینمش مضطرب میشم

میخوام هر دختری که باهاش لاس میزنه رو بگیرم تیکه تیکه کنم

حالا میگید چه حس و حالی دارم...؟