ما ودعک ربک

ما ودعک ربک

گر به صحرا دیگران از بهر عشرت می‌روند / ما به خلوت با تو ای آرام جان آسوده‌ایم
ما ودعک ربک

ما ودعک ربک

گر به صحرا دیگران از بهر عشرت می‌روند / ما به خلوت با تو ای آرام جان آسوده‌ایم

13

تو به خانواده ات دروغ میگی , به اطرافیانت صدمه میزنی , دوستات و از دست میدی , نهایتا به خودت اجازه میدی , تا به خاطر این عشق نابخشودنی , به باتلاقی تاریک کشیده بشی "خیانت" , هیچ وقت حتی تصورشم نمیکردم , قرار نبود بخشی از داستان من باشه , اما اخیرا کاری به جز ترسیدن ازم بر نمیاد. حس میکنم  توی هزار تویی بدون خروجی گیر افتادم , اما حتی  اونقدرام شجاع نیستم که از همه چی دست بکشم و مثل  یه پروانه در شعله های شمع بسوزم. میخوام قبل از اینکه بیشتر غرق بشم از این باتلاق رهایی پیدا کنم.

خدایا...

لطفا...

امتحانم نکن !


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد